مشکل چاه آب روستا..

مشکل چاه آب روستا

 

در زمان‌های دور، روستایی بود که فقط یک چاه آب آشامیدنی داشت. یک روز سگی به داخل چاه افتاد و مرد. آب چاه دیگر غیر قابل استفاده بود. روستاییان نگران شدند و پیش مرد خردمندی رفتند تا چاره کار را به آنان بگوید. مرد خردمند به آنان گفت که صد سطل از چاه آب بردارند و دور بریزند تا آب تمیز جای آن را بگیرد.

روستاییان صد سطل آب برداشتند اما فرقی نکرد و آب کثیف و بدبو بود. دوباره پیش خردمند رفتند. او پیشنهاد کرد که صد سطل دیگر هم آب بردارند. روستاییان این کار را انجام دادند اما باز هم آب کثیف بود. روستاییان بنابر گفته مرد خردمند برای بار سوم هم صد سطل آب از چاه برداشتند

اما مشکل حل نشد.

مرد خردمند گفت: «چطور ممکن است این همه آب از چاه برداشته شود اما آب هنوز آلوده باشد. آیا شما قبل از برداشتن این سیصد سطل آب، لاشه سگ را از چاه خارج کردید؟»

روستاییان گفتند:

«نه، تو گفتی فقط آب برداریم نه لاشه سگ را!»

در حل مسائل و مشکلات، ابتدا علت اصلی و ریشه‌ای را کشف کرده و آن را از بین ببرید.

جلوه ای از نور حق

بارگاه مقدس حضرت حسین بن موسی الکاظم علیه السلام جلوه ای از نورحق
شهرستان طبس

برگی از امام صادق علیه السلام

مردی از حضرتـــ امام صادق علیه السلام

خواست که به او چیزی بیآموزد
که به وسیله آن خیر دنیا و آخرت را به دست آورد
و مُفصّل و طولانی هـم نباشد.
حضرت فرمود: دروغ مگــو .

برگی از حضرت علی علیه السلام

خدا را شناختم به شکستن اراده ها، و برهم خوردن نیات و باز شدن گره همت ها..

حضرت علی علیه السلام

برگی از شهید مطهری...

لذت معنوی آنگاه مضاعف می شود که کارهایی از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروزی،

از حس ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو عبادت قرار گیرد.

شهید مطهری

برگی از امام علی(ع)